سفارش تبلیغ
صبا ویژن


نگارش در تاریخ سه شنبه 89/9/30 توسط آسیه | نظر

وقتی آن حضرت به درجه ی شهادت رسید، آن کفار در سلاح و لباس مبارکش طمع کردند. کلاه شریفش را که از خز بود، ماک بن بسر ربود. عمامه ی مبارکش را اخنس بن مرثد برد، که بر سر بست و دیوانه شد. زیر جامه ی آن حضرت را ابحر بن کعب تمیمی برد و پوشید، که زمین گیر و فلج شد. در روایتی دیگر آمده است که دست ها یش خشکید و در تابستان مانند دو تکه چوب بود و در زمستان چرک و خون از دست هایش می آمد.

لباس مبارکش را که از خز بود، قیس بن اشعث ربود، که مجزوم شد و اهل بیتش از  وی دور شدند و او را در محل های جمع آوری زباله و جایی که مدفوع انسان و حیوان می ریزند، افکندند. پیراهن شریفش را اسحق بن حیوةالحضرمی ربود و در بر کرد، که به بیماری برص مبتلا شدو موی سر و رویش ریخت.  


نگارش در تاریخ دوشنبه 89/9/29 توسط آسیه | نظر

بعد از شهادت حضرت، لشکریان سواری را دیدند که صیحه میزند و بی محابا فریاد می کشد. به او گفتند: چرا فریاد می کشی؟ گفت: چگونه

صیحه نزنم و فریاد نکنم؛ حال آن که رسول خدا (صل الله علیه و آله) را می بینم که ایستاده است؛ گاهی به سوی زمین نگاه می کند و 

زمانی به میدان جنگ. از آن می تر سم که خدای را بخواند و ساکنان زمین را نابود کند.

جماعتی از لشکریان گفتند : این مرد دیوانه است و سخنی سفیهانه می گوید و گروهی گفتند: ستمی بزرگ بر خویش کردیم و برای 

خشنودی پسر سمیه، پسر پیغمبر را کشتیم.

امام سجاد(علیه السلام) فرمود: آن کس جز جبرئیل نبود، که اگر از طرف خداوند اذن داشت، صیحه ای بر آن جماعت می زد که ارواح ایشان

از بدن ها یشان به جانب دوزخ شتاب می گرفت. اما آن ها را مهلت داد تا گناه آنان عظیم تر و عذاب آن ها بیشتر شود.

 

گرفته شده از کتاب  از مدینه تا مدینه   


نگارش در تاریخ شنبه 89/9/27 توسط آسیه | نظر

در بعضی از کتاب های مقاتل مینویسند: وقتی صدای استغاثه ی امام (علیه السلام) بلند شد، صدای ناله و ضجه اهل حرم در میان خیمه ها

شنیده شد. حضرت به طرف خیمه ها بر گشتند و از علت گریه ناله ی آن ها سؤال کردند. زینب(سلام الله علیها) عرض کرد: برادر! وقتی 

صدای استغاثه ی تو به گوش رسید،...  

ادامه مطلب...

نگارش در تاریخ دوشنبه 89/9/22 توسط آسیه | نظر

تمام عمر من گذشت به گفتگوی تو حسین        

بسر شده جوانیم به جستجوی تو حسین

به خشکی لبت قسم به اشک زینب قسم         

نرفته ام نمی روم مگر به کوی تو حسین

تمام اعتقاد من به روضه های تو بود                

که از گنه جدا شوم به عطروبوی تو حسین


نگارش در تاریخ دوشنبه 89/9/22 توسط آسیه | نظر

کربلا: (کرب،بلا) در لغت هر دو به معنی غم و اندوه و غصه به کار گرفته شده است.( به اختلاف روایات- روزدوم یا سوم ) محرم الحرام سال 

شصت و یک هجری، کاروان شهادت به سرزمین کربلا رسید. وقتی که امام حسین (علیه السلام) پرسید: این سر زمین چه نام  دارد ؟

عرض شد:(( کربلا))گفت:(( اَللّهُمَّ اِنّی اَعوذُ بِکَ من الکَربِ وَ اَلبَلا - خدایا از کرب و بلا به تو پناه می برم )) سپس فرمود فرود آئید که این جا

محل پیاده شدن و بار انداختن ما و کشته شدن مردانمان و ریختن خونمان است.                                                     

 گرفته شده از کتاب  از غدیر تا عا شورا ص675


نگارش در تاریخ جمعه 89/9/19 توسط آسیه | نظر

 

 

حضرت سیّد الشهداء(علیه السلام)روز تاسوعا نز دیک غروب آفتاب اصحاب خود را جمع نمو دند؛ و حضرت علّی بن حسین زین العابدین (علیه

السّلام)می فرماید من نزدیک رفتم تا ببینم آنها چه می گویند؛ و من در آن وقت مریض بودم؛پس شنیدم که پدرم به اصحاب خود چنین فرمود:

اُثنی علی الله اَحسن الثّناء؛ و اَحمده علی اسّرّاء و الضّرّاء.

الّهمّ انّی احمدک علی ان اکرمتنا بالنّبوّة؛ وعلّمتنا القرآن؛ وفقّهتنا فی الدّین. امّا بعد؛ فإنّی لا اعلم اصحاباً او فی ولا خیراً من اصحابی؛ و لا

اهل بیتٍ ابرِِِّ و لا او صل من اهل بیتی؛ فجزاکم الله عنّی خیر الجزاء.

الا و انّی قد اذنت لکم فانطلقوا جمیعاً فی حلٍّ؛ لیس علیکم منّی ذمام؛ هذا الّیل قد غشیکم فاتّخذوه جملاً.

 

 


((ثنا و ستا یش خداوند را به جا می آورم به بهترین ستایش، و او را در دو حالت مسرت و خوشی و گرفتاری حمد می کنم.

بار پروردگارا! من حقّاً حمد و ستایش تو را به جای می آورم که ما را به نبوّت بزرگوار و مکرّم داشتی! و قرآن را به ما تعلیم کردی! و در دین،ما

را فقیه و دانا نمودی!امّا بعد، من حقّاً اصحایبی با وفاتر و بهتر از اصحاب خودم، و نه اهل بیتی نیکو کار تر و با صله تر و پیوند تر از اهل بیت

خودم سراغ ندارم؛ پس خداوند شما را از طرف من به بهترین جزائی پاداش دهد!

آگاه باشید که من در رفتن به شما اذن و اجازه دادم ؛ پس همگی بروید که عقد بیعت را از شما بگسستم و نسبت به خود، بر شما عهد و

ذِمامی ندارم.

اینک شب در رسیده است و پوشش شما را در بر گر فته است؛ آن را چون شتر راهواری بگیرید؛ و متفرق شوید!)).

 

برادران،و فرزندان،و پسران برادر، و پسران عبدالله بن جعفر، ومسلم بن عوسجه،وزهیر بن القین و جماعتی دیگر از اصحاب بر خا ستند ؛

و هر یک با زبانی اعتذار آمیز گفتند که: ما بعد از تو با قی نبا شیم! و خداوند ما را پس از تو زنده نگذارد ! ابداً ابداًچنین کاری نخواهیم کرد؛

بلکه آرزو داشتیم چندین جان داشتیم و همه را در راه تو فدا می کردیم!

 

منبع:کتاب لمعات الحسین   ص47 

 


نگارش در تاریخ چهارشنبه 89/9/17 توسط آسیه | نظر

  

((فَمَن حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعدِ مَا جَاءَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل

 تَعَالَو انَدعُ اَبنَاءَ نَا و اَبنَاءَکُم وَ نِسَاءَ نَا وَ نِسَاءَکُم و اَنفُسَنَا و اَنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَّعنَتَ اللهِ عَلَی اَلکَذِ بَینَ))         

سوره ی  آل عمران آیه ی 61

 

  هر گاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده ،(باز) کسانی در باره ی مسیح با تو به ستیز بر خیزند، بگو: ((بیایید ما فرزندان خود را دعمت 

کنیم،شما نیز فرزندان خود را؛ مازنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را؛ ما از نفوس خود (وکسی که همچون جان ماست) دعوت

کنیم، شما نیز از نفوس خود؛ آنگاه مباهله (ونفرین) کنیم؛ و لعنت خدارابر دروغگویان قرار دهیم))

  

 

 

 


نگارش در تاریخ چهارشنبه 89/9/10 توسط آسیه | نظر

 بسم الله الرَّ حمن الرَّ حیم

 الحمدلله علی ما انعم و له الشُکر علی ما الهَمَ،و الثناءبما قدّم،من عموم نعم ابتدأها،وسبوغ آلاء اسداها،وتمام منن والاها!

 جمّ عن الإحصاء عددها،و نأی عن الجزاءامدها،وتفاوت عن الإدراک ابدها،وندبهم لاستزادتها باشّکر لاتّصالها،و استحمد الی 

الخلائق بإجزالها، وثنّی بالنّدب الی امثا لها.

و اشهد أن لا اله الّا الله وحده لا شریک له،کلمة جعل الإخلاص تاویلها،وضمّن القلوب موصولها، وانار فی الفکر معقو لها.

 

خدا را بر نعمت هایش سپاس می گو یم ،و بر تو فیقاتش شکر می کنم ،و بر موا هبی که ارزانی داشته ،ثنا می خوانم.  

بر نعمت های گسترده اش که از آغاز به ما داده. و بر مواهب بی حسابی که به ما احسان فرموده. و بر عطایای پی در پی

که همواره ما را مشمول آن ساخته. نعمت ها یی که از شماره و احصاء بیرون است. و به خاطر گستردگی در بستر زمان

هر گز قابل جبران نیست. و انتهای آن از ادراک انسان ها خارج است. بندگان را برای افزایش و استمرار این مواهب به شکر 

خویش فرا خوانده. و خلایق را برای تکمیل آن به ستایش خود دعوت نموده. و آنان را برای به دست آوردن همانند آنها تشویق 

فرموده.

و من شهادت می دهم که معبودی جز خداوند یکتا نیست. بی مثال است، وشریک و مانند ندارد.

این سخنی است که روح آن اخلاص است،و قلوب مشتاقان با آن گره خورده، و آثار آن در افکار پر بو افکن شده. 

 

منبع:کتاب خطبه ی حضرت زهرا (س) صفحات10و11

 


نگارش در تاریخ سه شنبه 89/9/9 توسط آسیه | نظر

 سیدبن طاووس (رحمة الله علیه )از امام صادق(علیه السلام )چنین نقل می کند:  ((برای آن حضرت در نماز مکرر این حالت پیش می آمد که در حال تلاوت قرآن در

  نماز مدهوش می شدند ،وقتی که به حال عادی برگشتند ، پرسیدند چه چیز باعث شد این گونه منقلب شدید؟)) حضرت جمله ای فرمودکه

 مضمونش این است:((آن قدر آیات الهی را تلاوت و تکرار کردم که گویا از زبان گوینده اش می شنیدم،اینجا بود که قوه ی بشری تحمل

 مکاشفه جلالت وشکوه الهی را نداشت و مدهوش شدم))                       منبع:کتاب صراط سلوک ص30                                                                                         

 


نگارش در تاریخ دوشنبه 89/9/8 توسط آسیه | نظر
   1   2      >
درباره وبلاگ
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پیوند ها
لوگوی دوستان



قالب وبلاگ